روزهایی که پر گریه و اشک و غم و ناراحتی بود هیچ وقت فکر نمیکردم بینمون این همه دلخوری و ناراحتی پیش بیاد . تصمیم گرفته بودم برم مسافرت که یه کم روحیم خوب بشه وقتی گفتی با هم بریم اهواز میدونی چقدر خوشحال شدم از خوشحالی داشتم بال در میاوردم اما کاش این سفر نمیرفتیم برامون شد یه سفر غم انگیز یه سفر با کلی خاطرات بد
از اولش بد شروع شد و آخرش بدتر از اون
چرا اینطور شد؟ چرا هیچی اونطور که میخوایم پیش نمیره
بدجور حالم خرابه عشقم
دوست دارم...برچسب : نویسنده : manoto96gm بازدید : 130